کد مطلب:129453 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:108

خوابی سبک و رؤیایی راستین
سید ابن طاووس گوید: «... سپس رفت تا هنگام ظهر در ثعلبیه فرود آمد. سر نهاد و خوابید و سپس بیدار شد و گفت: دیدم كه منادی می گوید: شما شتابانید. و مرگ شما را با شتاب به بهشت می برد!


فرزندش علی گفت: پدر، مگر ما بر حق نیستیم؟

فرمود: فرزندم، به خدایی كه بازگشت بندگان سوی اوست، چرا!

گفت: پدر، در این صورت ما را از مرگ چه باك؟

حسین (ع) فرمود: «خداوند به تو بهترین پاداش نیكی پسری به پدرش را عنایت فرماید.» [1] خوارزمی نیز در المقتل، این داستان را با اندكی تفاوت از ابن اعثم كوفی نقل كرده است. [2] .

شیخ صدوق جای این خواب را عذیب الهجانات [3] و ذهبی قصر بنی مقاتل [4] نقل كرده است. با فرض این كه خواب ها متعدد می باشد، این نقل ها هم ایرادی ندارد.

ابن شهرآشوب نیز این داستان را نقل كرده است ولی نمی گوید كه خواب بوده است بلكه می گوید: چون به ثعلبیه رسید فرمود: شب را خوابیده اند ولی مرگ در حركت است. آن گاه گفت و گوی بین حضرت علی اكبر با امام حسین (ع) را نقل می كند. [5] .


[1] اللهوف، ص 30.

[2] مقتل الحسين، خوارزمي، ج 1، ص 324، شماره 7. در آنجا آمده است: «پس چرتي زد و گريان از خواب بيدار شد. فرزندش، علي بن الحسين، گفت: پدر، چرا مي گرييد؟ خداوند ديده شما را نگرياند! گفت: اين ساعتي است كه خواب آن دروغ نيست. بدان، من اندكي به خواب رفتم، سواري را ديدم كه آمد و نزد من ايستاد و گفت: اي حسين، شما شتابانيد و مرگ شما را شتابان به سوي بهشت مي برد. فهميدم كه روح ما خبر مرگ ما رامي دهد...»؛ نيز ر. ك: الفتوح، ج 5، ص 123.

[3] الامالي، ص 131، مجلس 30، حديث شماره ي 1.

[4] سير اعلام النبلاء، ج 2، ص 298؛ نيز تاريخ الطبري، ج 3، ص 309؛ الارشاد، ص 209.

[5] مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 95.